پارو شکسته
موج نبودم و صخره هم
نه حتی شنهای خیس ساحل
تکه ای بودم از پارویی شکسته
از قایقی غرق شده
سر گردان در اقیانوس چشمان ماه
شناور ماندم و پوسیدم
در انتظار رسیدن به جزیره تنهایی
تا به گل نشسته و آرام بگیرم .
پی نوشت :
دلم تنگ میشه بیش از حد !
+ نوشته شده در سه شنبه یازدهم تیر ۱۳۹۲ ساعت 14:54 توسط محسن
|